حوزه علمیه فاطمیه(علیها سلام) خورموج
این وبلاگ متعلق است به حوزه علمیه خواهران فاطمیه خورموج،
لطفا جهت انتشار فرهنگ ناب تشیع ما را از نظرات سازنده خویش بهره مند سازید.
«یا علی»
این وبلاگ متعلق است به حوزه علمیه خواهران فاطمیه خورموج،
لطفا جهت انتشار فرهنگ ناب تشیع ما را از نظرات سازنده خویش بهره مند سازید.
«یا علی»
از امام علی النقی علیه السلام چند یادگاری برای ما رسیده است که متاسفانه در بین شیعیان نیز غریب می باشند. در این مجال مختصرا آنها را یادآور می شویم.
از امام علی النقی علیه السلام چند یادگاری برای ما رسیده است که متاسفانه در بین شیعیان نیز غریب می باشند. در این مجال مختصرا آنها را یادآور می شویم.
۱- زیارت جامعه کبیره
درباره زیارت جامعه کبیره که اقیانوسی مواج از معارف الهی و مضامین عالی مشتمل بر معرفی مقام ائمه علیهم السلام است؛ در این مختصر نمیگنجد. اما به همین میزان می توان اشاره کرد که زیارت جامعه که به تعبیر علامه مجلسی(ره) از نظر سند و روایت از صحیحترین و قویترین زیارات ائمه علیهم السلام است یادگاری عظیمی است که در حرم هر یک از ائمه معصومین علیهمالسلام آن زیارت را میخوانیم.
۲- زیارت غدیریه
زیارت غدیریه نیز سندی بسیار معتبر دارد و روایتگران و گزارشگران آن از بزرگان شیعه هستند، این زیارت مربوط به روز عید غدیری که امام هادی علیه السلام در سفری که به اجبار متوکل از مدینه به سامرا داشتند. در نجف اشرف بودند و این زیارت را خطاب به قبر مطهر جدّ بزرگوارشان حضرت علی(علیهالسلام) قرائت کردند.
دوستداران اهل بیت از این نکته غافل نباشند که زیارت غدیریه مثل زیارت عاشورا که مخصوص روز عاشورا نیست؛ این زیارت هم مخصوص روز عید غدیر نیست و خوشبختانه محدث قمی نیز این زیارت را به طور کامل در کتاب شریف مفاتیح الجنان آوردهاند و بر این نکته که هر روز میتوان این زیارت را قرائت کرد، تصریح دارد.
۳- دعای کوتاه در کنار قبر مبارک آن حضرت
امام هادی(علیه السلام) آنقدر مهربان است و آنقدر برای زائران و دوستداران و شیعیان خیر میخواهند که فرمودند: از خدا خواستهام که هر کس این دعا را در کنار قبر من بخواند ناامید برنگردد:
زیارت غدیریه نیز سندی بسیار معتبر دارد و روایتگران و گزارشگران آن از بزرگان شیعه هستند، این زیارت مربوط به روز عید غدیری که امام هادی علیه السلام در سفری که به اجبار متوکل از مدینه به سامرا داشتند. در نجف اشرف بودند و این زیارت را خطاب به قبر مطهر جدّ بزرگوارشان حضرت علی(علیهالسلام) قرائت کردند «یا عُدَّتى عِنْدَ الْعَُدَدِ وَ یا رَجآئى وَالْمُعْتَمَدَ وَ یا کَهْفى وَالسَّنَدَ یا واحِدُ یا اَحَدُ وَ یا قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَدٌ اَسْئَلُکَ الّلهُمَّ بِحَقِّ مَنْ خَلَقْتَ مِنْ خَلْقِکَ وَلَمْ تَجْعَلْ فى خَلْقِکَ مِثْلَهُمْ اَحَداً صَلِّ عَلى جَماعَتِهِمْ وَافْعَلْ بى کَذا وَ کَذا ؛ اى ذخیره من در برابر ذخیرهها و اى امید من و تکیهگاهم و اى پناهگاه، و پشت و پناهم اى یگانهاى یکتا و اى که درباره خود فرمودى: بگو خدا یکى است، از تو خواهم. خدایا به حق هر کس از آفریدگانت خلق کردى و هیچ کس را مانند آنها در میان آفریدگانت قرار ندادى درود فرست بر گروه آنها و درباره من چنین و چنان کن.(در اینجا حاجات خود را بگویید)»
۴- نماز بالای سر در حرم حضرت رضا علیه السلام
ایشان فرمودند: هر کس از خداوند حاجتی دارد پس قبر جدم حضرت رضا را در طوس زیارت کند و دو رکعت نماز نزد قبر او بگزارد و در قنوت نماز حاجتش را طلب کند خداوند دعایش را اجابت می کند مگر اینکه در مورد گناه یا قطع رحم باشد. بر اساس این فرمایش امام هادی(علیه السلام) سزاوار است که از این پس که به مشهد مقدس و حرم مطهر رضوی مشرف می شویم در نماز بالای سر از خدای متعال حوائجمان را طلب کنیم و به یاد این یادگار ارزشمند امام هادی(علیه السلام) هم باشیم.
۵- پنجمین یادگار تعقیب نماز
از علی بن مهزیار روایت شده که محمدبن ابراهیم به حضرت امام علی النقی علیه السام نامه ای نوشت که اگر مصلحت میدانید به من دعایی تعلیم دهید که بعد از هر نماز بخوانم تا خداوند به سبب آن خیر دنیا و آخرت به من عنایت فرماید. امام هادی علیه السلام این دعا را آموزش دادند.
«اَعُوذُ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ وَ عِزَّتِکَ الَّتى لا تُرامُ وَ قُدْرَتِکَ الَّتى لا یَمْتَنِعُ مِنْها شَىْءٌ مِنْ شَرِّ الدُّنْیا وَالاْخِرَةِ وَ مِنْ شَرِّ الاَْوْجاعِ کُلِّها وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ؛ پناه برم به ذات بزرگوارت و به عزتت که مورد دستبرد نیست و قدرتت که چیزى از آن خوددارى نتواند، از شر دنیا و آخرت و از شر تمامى دردها و جنبش و نیروئى نیست جز به خداى والاى بزرگ.
منبع: ظهور
ضرورت اجرای حکم مرتد در بیانات حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری امام خمینی(س) ۲۳سال قبل درچنینروزی و ۱۷ روز پیش از صدور فتوای تاریخی وجوب اجرای حکم اعدام سلمان رشدی مرتد، نویسنده انگلیسی هندیالاصل کتاب کفرآمیز “آیات شیطانی” طی نامهای خطاب به رئیس وقت سازمان صداوسیما، حکم اخراج، تعزیر و اعدام عوامل اهانت به حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام در یک برنامه زنده رادیویی را صادر کردند.
به گزارش ظهور، موضوع مقابله فقهی با اهانت کنندگان به مقدسات اسلامی، پس از انقلاب اسلامی و با برپایی نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان سکاندار اجرای احکام دین، شکل دیگری به خود گرفت و دلهره عظیمی در دل استکبار جهانی و جبهه کفر افکند.
از جمله این قدرتنماییها استفاده از فقاهت برای اعمال قدرت و ارعاب در دل دشمن بود که مشابه تاریخی آن را در جریان تحریم تنباکو از سوی میرزای شیرازی بهعنوان مرجع علیالاطلاق شیعیان در عصر خود میتوان یافت.
اما ماجرای صدور حکم ارتداد برای یک شهروند ایرانی از سوی امام خمینی(س) از این قرار بود که در همزمان با “روز مادر” سال ۱۳۶۷، رادیوی جمهوری اسلامی ایران در سالروز تولد حضرت فاطمه زهرا(س) طی برنامهای زنده از مخاطبینش سؤال میکند الگوی شما به عنوان زن ایرانی کیست؟ به رغم نام بردن اکثر پاسخ دهندگان از حضرت فاطمه علیهاالسلام به عنوان الگو، یکی از مخاطبان از “اوشین” به عنوان الگویش نام میبرد و در پاسخ به گوینده که میپرسد فاطمه چرا الگوی شما نیست میگوید: «حضرت زهرا مال هزار و ۴۰۰ سال پیش است. ما یک الگوی امروزی میخواهیم…»
امام خمینی(س) تنها ساعاتی پس از پخش این مصاحبه و اطلاع از پخش زنده این برنامه از آنتن صدا و سیما، در نامهای خطاب به محمد هاشمی، رئیس وقت این سازمان که بدون استفاده از واژگان محترمانهای چون “جناب” و “محترم” و “با تشکر” و “موفق باشید” و… نوشته شده بود، رأساً عامل پخش برنامه را اخراج کرده و حکم تعزیر و اعدام این گونه نگاشتند:
«آقای محمد هاشمی
مدیرعامل صداوسیمای جمهوری اسلامی
با کمال تأسف و تأثر روز گذشته (روز شنبه ۸ بهمن) از صدای جمهوری اسلامی مطلبی در مورد الگوی زن پخش گردیده است که انسان شرم دارد بازگو نماید. فردی که این مطلب را پخش کرده است تعزیر و اخراج می گردد و دستاندرکاران آن تعزیر خواهند شد. در صورتی که ثابت شود قصد توهین درکار بوده است، بلاشک فرد توهینکننده محکوم به اعدام است. اگر بار دیگر از این گونه قضایا تکرار گردد، موجب تنبیه و توبیخ و مجازات شدید و جدی مسؤولان بالای صداوسیما خواهد شد. البته در تمامی زمینهها قوه قضائیه اقدام مینماید.» (صحیفه نور، جلد ۲۱: صفحه ۷۶)
محمد هاشمی، رئیس وقت صداوسیما در گفتوگو با نشریه حضور شماره بهمن ۸۷ درباره این ماجرا میگوید: «رادیو به مناسبت ولادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها یک مصاحبهای داشت. زمانی بود که ما اوشین را پخش میکردیم. از دختر خانمی میپرسند الگوی شما کیست؟ میگوید اوشین. گوینده میگوید الگوی شما باید حضرت زهرا سلاماللهعلیها باشد چرا اوشین؟ میگوید: حضرت زهرا، مال هزار و ۴۰۰ سال پیش است. ما یک الگوی امروزی میخواهیم… برنامه، زنده بود و آقای جعفریجلوه که در رادیو بود آن را پخش کرده بود. امام به آقای میرعماد، دادستان عمومی دستور دادند که موضوع را بررسی کنند و اگر این برنامه با قصد پخش شده، افراد را اعدام کنند. چون توهین به حضرت زهرا سلامالله علیها بود.»
تنها ۱۷ روز پس از صدور این فتوا، امام خمینی(س) بار دیگر در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۶۷ دست به قلم برده و در چند سطر کوتاه با صدور حکم ارتداد و ضرورت اعدام سلمان رشدی و ناشران مطلع از محتوای کفرآمیز این کتاب، انقلابی دیگر برپا کردند.
فتوای اعدام سلمان رشدی ناشی از اهانت نامبرده به قرآن و پیامبر اسلام(ص) بود و بدین ترتیب دو حکم ارتدادی که از سوی حضرت امام(س) صادر شده بود متعلق به دو معصوم غیر امام بوده است.
حضرت امام(س) اگرچه در رساله خود، با تشریح شرایط ارتداد تأکید کردهاند: «مسلمانى که به یکى از دوازده امام(ع) دشنام دهد یا با آنان دشمنى داشته باشد، نجس است» و بدین ترتیب یکی از عوامل ارتداد را مشروط به دشنامدادن به یکی از دوازده امام(ع) کرده بودند، اما با ارسال نامه تاریخی خود خطاب به محمد هاشمی در اواخر عمر شریفشان و صدور حکم ارتداد برای شهروندی که اوشین را در الگو بودن به حضرت زهرا(ع) ترجیح داده بود، بهگونهای اعلام کردند که اهانت به هر یک از چهارده معصوم(ع) حتی اگر از امامان دوازدهگانه نباشد و جمله بیانشده، ظاهر دشنامگونه نیز نداشته باشد میتواند مشمول حکم ارتداد شخص گوینده شود.
حضرت امام خمینی(س) علاوه بر این در یکی از دیدارهای خود رسماً اعلام کرده بودند: «آنکه اسلام را مسخره میکند اگر متعمّد باشد، مرتد فطری [یعنی مسلمانی است که کافر شده] است و زنش برایش حرام است؛ مالش هم باید به ورثه داده بشود؛ خودش هم باید مقتول باشد.» صحیفه امام خمینی(س)، جلد ۱۴، دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی
امام خمینی(س) در کتاب تحریرالوسیله نیز در توضیح ارتداد فطری توضیح داده اند: «ارتداد فطری آن است که دست کم یکی از والدین شخص، پیش از انعقاد نطفه فرزند، مسلمان بوده باشد اما فرزند پس از سن بلوغ از اسلام خارج شود.»
از سوی دیگر، پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری نیز در توضیح اصطلاحات فقهی فتاوای معظم له در باب تعریف مرتد فطری از دیدگاه حضرت آیت الله خامنه ای آورده است:
«مرتد فطرى، کسى است که هنگام انعقاد نطفه او پدر یا مادرش مسلمان بوده اند و خودش نیز مسلمان بوده وسپس مرتد شده است.»
در سؤال ۳۳۷ از کتاب اجوبة الاستفتائات مقام معظم رهبری، در بخش “ولایت فقیه و حکم حاکم” نیز در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه «آیا مجازاتهایى که براى مرتد و کفّار حربى وضع شده، از امور سیاسى و مسؤولیتهاى رهبرى است یا اینکه مجازاتهاى ثابتى تا روز قیامت هستند؟»
ایشان در پاسخ به این سؤال، طی فتوایی رسماً تأکید کردهاند: «حکمِ شرعىِ الهى است.»
امام جمعه تهران، حضرت آیتالله خامنهای در خطبهای که ظهر تاسوعای سال ۱۳۷۹ ایراد کردند نیز توضیح مبسوطی درباره صدور حکم قتل برخی افراد از سوی پیامبر(ص) در صدر اسلام بیان فرموده و در ادامه با اشاره به صدور حکم ارتداد سلمان رشدی از سوی حضرت امام(س)، به ضرورت بیان صریح و آشکار حکم ارتداد این قبیل افراد پرداختند.
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین در خردادماه سال ۱۳۶۹ در دیدار جمعی از روحانیون، مسؤولان و اقشار مختلف مردم درباره ضرورت اجرای حکم سلمان رشدی مرتد، نویسنده کتاب آیات شیطانی تأکید کردند: «حکم امام در مورد سلمان رشدی بر آیات الهی متکی است و همانند آیات الهی مستحکم و غیر قابل خدشه است، این مسأله راه حل ساده ای دارد و گرهی نیست که باز نشود. سلمان رشدی یک مجرم است و حکم الهی باید در باره ی او به اجرا درآید. این مجرم را باید به دست مسلمانان انگلیسی بدهند تا حکم الهی در مورد او اجرا شود. سلمان رشدی موجودی است که بر حسب آیات الهی و احکام قطعی اسلامی به مجازات محکوم شده و این حکم باید در مورد او اجرا شود.»
در احکام اسلام آمده است که اگر مرتد فطری، مرد باشد علاوه بر برخی از احکام مدنی مانند فسخ پیمان نکاح و جدایی از همسر بدون نیاز به طلاق و تقسیم اموال بین ورثه، به اعدام محکوم است و توبه اش، از جهت ظاهری، پذیرفته نمی شود؛ یعنی اگر با اعتقاد و باور قلبی توبه کند، خدای متعال می پذیرد و نماز و عبادتش صحیح است اما بر جریان حکم اعدامش تأثیر ندارد. بر همین اساس بود که حضرت آیت الله خامنهای، طی اطلاعیهای که در سال ۱۳۶۹ در خصوص حکم اعدام نویسنده کتاب آیات شیطانی صادر کردند؛ خاطرنشان کردند: «حکم اسلام در مورد نویسنده کتاب آیات شیطانی همانگونه که حضرت امام رضوانالله تعالی فرمودند “اگر توبه کند و زاهد زمان هم گردد” ثابت است و چنین تشبثـاتی که با همیاری بعضی افراد به ظاهرمسلمان صورت میگیرد، تغییری در این حکم الهی نخواهد داد.»
رهبر معظم انقلاب اسلامی همچنین در بهمن ماه سال ۱۳۷۱ در دیدار علما، فضلا، طلاب و روحانیون، طی سخنانی، حمایت دولت های اروپایی از سلمان رشدی مرتد را حاکی از توطئه غرب برای اهانت به اسلام دانسته و تصریح کرده بودند: «چگونه ممکن است دولت های اروپایی برای جانِ فرد مزدوری چون این نویسنده مرتد دل بسوزانند؟»
اکنون و با تکیه بر تجربه بزرگ تاریخی از فتاوای امام خمینی(س) درباره شهروند هتاک ایرانی و سلمان رشدی، به نظر میرسد “صدور حکم ارتداد” برای افراد مرتد، ابزاری قدرتمند در دست و قلم و بیان مراجع عظام تقلید است که میتواند سرنوشت کافران و مرتدان و دشمنان اسلام و قرآن و اهلبیت(ع) را به دوزخ ختم کند و به نظر میرسد با گستاختر شدن روزافزون دشمنان اسلام، این ابزار از کارآمدی بیشتری نسبت به گذشته برخوردار شده است.
«خرمشهر را خدا آزاد کرد»
خطاب امام (ره) به اصحاب غرور بود
“این مطلب مهم را که کرارا عرض کردهام، تکرار میکنم که ملت عزیز مجاهد بویژه سلحشوران رزمنده مجاهد فی سبیل الله توجه داشته باشند که غرور از پیروزیها آفت بزرگی است که شیطان باطنی در بندگان خدا به وجود میآورد تا آنان را از راه حق منحرف کند، و در اثر آن خلق خدا را در کوشش برای مقاصد الهی سست کند، و اگر خدای نخواسته این حالت شیطانی در جبههها پیش آید، در پیروزیها وقفه حاصل، بلکه با مکر شیطانی ممکن است به شکست منتهی شود. و زمانی این آفت وجدانکش پیش میآید که انسان از خود و خداوند غافل شود و قدرت و پیروزیها را از خود بداند، و منشأ اصلی آن که ازمه امور را دردست دارد و هرچه کمال و قدرت و جمال است از اوست را از یاد ببرد. ملت عزیز و قوای مسلح رزمنده در طول این انقلاب و این جنگ لمس نمودهاند که اگر مددهای الهی و عنایات خاص خداوند قادر نبود، هرگز در ما قدرت مقابله با رژیم شیطانی تا دندان مسلح و متکی به قدرتهای جهانی نبود. ولی از آنجایی که ملت با تحولی الهی به انقلابی اسلامی متکی به معنویات دست زد، توانست آن قدرت بزرگ منطقه را درهم بشکند، و در جنگ نابرابر از حیث تسلیحات و کمکهای بیدریغ شرق و غرب و منطقه، اینهمه پیروزیهای اعجازآمیز را نصیب ایران و اسلام نماید. ما نباید فتحهای بزرگ مثل خرمشهر را از یاد ببریم که دشمن با همه تجهیزات در سنگرهای بسیار محکم باعده و عدد بسیار کمین کرده بود، و در مقابل عدهای از سلحشوران متعهد اسلام از بیابان باز به آنان تاخته، و خداوند آنچنان رعب و وحشت را بر دشمنان ما غلبه داد که با اسارت هزاران نظامی و غنیمتهای بسیار، باقیمانده اشرار با فضاحت تمام رو به فرار گذاشته و شهرها را رها کردند.
رزمندگان عزیز ما نباید این پیروزی معجزهآسا را جز با مددهای الهی ببینند و اگر چنین شد، غرور آنها خلاصه میشود در اینکه ما مورد عنایت قادر متعال هستیم و از خود چیزی نداریم و آنچه داریم از اوست و باید به راه او نثار کنیم. و اینجاست که خداوند عنایات خود را ادامه میدهد، و شما سلحشوری و جنگ شرافتمندانه را برای دفاع از اسلام و میهن اسلامی ادامه میدهید، و به خواست قادر متعال به پیروزی نهایی دست خواهید یافت.”
( صحیفه امام جلد 17 صفحات 318 و 319 )
آنچه در بالا آمد پیام امام خمینی (ره) به مناسبت 22 بهمن سال 1361 بود، یعنی هشت ماه پس از آزادسازی خرمشهر. حال که 29 سال از این پیروزی بزرگ می گذرد، فرصت مناسبی است تا از خود بپرسیم :
چرا امام فرمود خرمشهر را خدا آزاد کرد؟
شاید خواندن این سطور برای جوانان این دوره قابل هضم نباشد، اما این یک حقیقت است و آن اینکه جوانان دیروز ، وقتی برای دفاع از کیان ملت و کشور اسلحه به دست گرفته و در خطوط نبرد حاضر شدند، هیچگاه به پیروزی در عملیاتی نیاندیشیدند. آنان یک جمله را همواره با خود تکرار می کردند و آن اینکه ما مامور به انجام تکلیف هستیم نه حصول نتیجه. و صد البته که این تفکر با هیچ یکی از معیارهای مادی و عقلی قابل سنجش نیست.
این تفکر ، معنای همان جمله عزیز سفر کرده ما است که : ” هر چه کمال و قدرت و جمال است از اوست. ” بچه های قدیم جنگ خود را قطره ای از خیل لشکریان خدا می دانستند که برای رضای او می جنگند. فتح و نصرت یا شکست را نیز هدیه ای از جانب حق تعالی می دیدند . این فرهنگ و اعتقاد به رهبری نظام بود که ملت ایران را در بزرگترین جنگ معاصر سربلند کرد.
بی گمان پیروزیهای بزرگ ، آفت های بزرگی نیز به دنبال دارد. در فرهنگ حضرت روح الله ، غرور ام الفساد است. ایشان فتح خرمشهر را هدیه خداوند دانستند تا نسل حاضر و نسل های آینده بدانند فقط زمانی خداوند هادی یک ملت به سوی رستگاری است که دلها و چشمها به سوی آسمان باشد.
وقتی غرور در انسان ریشه بگیرد دیگر خدا نیست ، شیطان راهنمای اوست .نگاهی عمیق به جریانات اخیر در کشور نشان می دهد که ریشه بسیاری از ولایت گریزی ها آن هم در سطوح بالای مدیریتی کشور، ناشی از غروری است که گریبان برخی از آدمها را گرفته است.
امامی که با رهبری یک انقلاب و پیروزی آن، معادلات دنیایی را برهم زد و ملتی را با دستی خالی از بزرگترین معرکه نظامی جهان به سلامت بیرون آورد، هیچگاه نگفت که اگر من نباشم ادامه این راه چنین می شود و چنان. او هیچگاه دستاوردهای بزرگ ملت ایران را به نام خود ننوشت چرا که چشم و دلش هماره به سوی آسمان بود.
شاید بزرگترین مخاطبان این جمله امام که : “خرمشهر را خدا آزاد کرد"، اصحاب غرور در عصر حاضر و همه اعصار باشند.
«خرمشهر را خدا آزاد کرد»
خطاب امام (ره) به اصحاب غرور بود
“این مطلب مهم را که کرارا عرض کردهام، تکرار میکنم که ملت عزیز مجاهد بویژه سلحشوران رزمنده مجاهد فی سبیل الله توجه داشته باشند که غرور از پیروزیها آفت بزرگی است که شیطان باطنی در بندگان خدا به وجود میآورد تا آنان را از راه حق منحرف کند، و در اثر آن خلق خدا را در کوشش برای مقاصد الهی سست کند، و اگر خدای نخواسته این حالت شیطانی در جبههها پیش آید، در پیروزیها وقفه حاصل، بلکه با مکر شیطانی ممکن است به شکست منتهی شود. و زمانی این آفت وجدانکش پیش میآید که انسان از خود و خداوند غافل شود و قدرت و پیروزیها را از خود بداند، و منشأ اصلی آن که ازمه امور را دردست دارد و هرچه کمال و قدرت و جمال است از اوست را از یاد ببرد. ملت عزیز و قوای مسلح رزمنده در طول این انقلاب و این جنگ لمس نمودهاند که اگر مددهای الهی و عنایات خاص خداوند قادر نبود، هرگز در ما قدرت مقابله با رژیم شیطانی تا دندان مسلح و متکی به قدرتهای جهانی نبود. ولی از آنجایی که ملت با تحولی الهی به انقلابی اسلامی متکی به معنویات دست زد، توانست آن قدرت بزرگ منطقه را درهم بشکند، و در جنگ نابرابر از حیث تسلیحات و کمکهای بیدریغ شرق و غرب و منطقه، اینهمه پیروزیهای اعجازآمیز را نصیب ایران و اسلام نماید. ما نباید فتحهای بزرگ مثل خرمشهر را از یاد ببریم که دشمن با همه تجهیزات در سنگرهای بسیار محکم باعده و عدد بسیار کمین کرده بود، و در مقابل عدهای از سلحشوران متعهد اسلام از بیابان باز به آنان تاخته، و خداوند آنچنان رعب و وحشت را بر دشمنان ما غلبه داد که با اسارت هزاران نظامی و غنیمتهای بسیار، باقیمانده اشرار با فضاحت تمام رو به فرار گذاشته و شهرها را رها کردند.
رزمندگان عزیز ما نباید این پیروزی معجزهآسا را جز با مددهای الهی ببینند و اگر چنین شد، غرور آنها خلاصه میشود در اینکه ما مورد عنایت قادر متعال هستیم و از خود چیزی نداریم و آنچه داریم از اوست و باید به راه او نثار کنیم. و اینجاست که خداوند عنایات خود را ادامه میدهد، و شما سلحشوری و جنگ شرافتمندانه را برای دفاع از اسلام و میهن اسلامی ادامه میدهید، و به خواست قادر متعال به پیروزی نهایی دست خواهید یافت.”
( صحیفه امام جلد 17 صفحات 318 و 319 )
آنچه در بالا آمد پیام امام خمینی (ره) به مناسبت 22 بهمن سال 1361 بود، یعنی هشت ماه پس از آزادسازی خرمشهر. حال که 29 سال از این پیروزی بزرگ می گذرد، فرصت مناسبی است تا از خود بپرسیم :
چرا امام فرمود خرمشهر را خدا آزاد کرد؟
شاید خواندن این سطور برای جوانان این دوره قابل هضم نباشد، اما این یک حقیقت است و آن اینکه جوانان دیروز ، وقتی برای دفاع از کیان ملت و کشور اسلحه به دست گرفته و در خطوط نبرد حاضر شدند، هیچگاه به پیروزی در عملیاتی نیاندیشیدند. آنان یک جمله را همواره با خود تکرار می کردند و آن اینکه ما مامور به انجام تکلیف هستیم نه حصول نتیجه. و صد البته که این تفکر با هیچ یکی از معیارهای مادی و عقلی قابل سنجش نیست.
این تفکر ، معنای همان جمله عزیز سفر کرده ما است که : ” هر چه کمال و قدرت و جمال است از اوست. ” بچه های قدیم جنگ خود را قطره ای از خیل لشکریان خدا می دانستند که برای رضای او می جنگند. فتح و نصرت یا شکست را نیز هدیه ای از جانب حق تعالی می دیدند . این فرهنگ و اعتقاد به رهبری نظام بود که ملت ایران را در بزرگترین جنگ معاصر سربلند کرد.
بی گمان پیروزیهای بزرگ ، آفت های بزرگی نیز به دنبال دارد. در فرهنگ حضرت روح الله ، غرور ام الفساد است. ایشان فتح خرمشهر را هدیه خداوند دانستند تا نسل حاضر و نسل های آینده بدانند فقط زمانی خداوند هادی یک ملت به سوی رستگاری است که دلها و چشمها به سوی آسمان باشد.
وقتی غرور در انسان ریشه بگیرد دیگر خدا نیست ، شیطان راهنمای اوست .نگاهی عمیق به جریانات اخیر در کشور نشان می دهد که ریشه بسیاری از ولایت گریزی ها آن هم در سطوح بالای مدیریتی کشور، ناشی از غروری است که گریبان برخی از آدمها را گرفته است.
امامی که با رهبری یک انقلاب و پیروزی آن، معادلات دنیایی را برهم زد و ملتی را با دستی خالی از بزرگترین معرکه نظامی جهان به سلامت بیرون آورد، هیچگاه نگفت که اگر من نباشم ادامه این راه چنین می شود و چنان. او هیچگاه دستاوردهای بزرگ ملت ایران را به نام خود ننوشت چرا که چشم و دلش هماره به سوی آسمان بود.
شاید بزرگترین مخاطبان این جمله امام که : “خرمشهر را خدا آزاد کرد"، اصحاب غرور در عصر حاضر و همه اعصار باشند.
آزادسازی خرمشهر در روز سوم خرداد ۱۳۶۱ خورشیدی پس از ۵۷۸ روز اشغال مهمترین هدف اجرای عملیات بیتالمقدس در طول جنگ ایران و عراق توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران (به فرماندهی سپهید شهید علی صیاد شیرازی) و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (به فرماندهی محسن رضایی) بود.
ایران در جریان این عملیات ۶٬۰۰۰ کشته (۴٬۴۶۰ کشته سپاه و ۱٬۰۸۶ کشته ارتش) و ۲۴ هزار مجروح داد. امام روحالله خمینی (ره) در ۳ خرداد ۱۳۶۱ به مناسبت آزادی خرمشهر پیامی خطاب به ملت ایران صادر کرد. در اولین بخش این بیانیه آمده است:
« با تشکر از تلگرافاتی که در فتح خرمشهر به اینجانب شده است، سپاس بیحد بر خداوند قادر که کشور اسلامی و رزمندگان متعهد و فداکار آن را مورد عنایت و حمایت خویش قرار داد و نصر بزرگ خود را نصیب ما فرمود.»
در ایران از این عملیات و روز به عنوان نمادی از پیروزی، مقاومت و ایستادگی در برابر دشمن یاد میشود. شورای عالی انقلاب فرهنگی سوم خرداد را در تقویم رسمی ایران به عنوان روز مقاومت، ایثار و پیروزی نامگذاری کردهاست.
تأثیرات فرامنطقه ای آزادی خرمشهر
آزادی خرمشهر چنان در سطح بین المللی تأثیر گذاشت که پس از پیدایش وضعیت جدید و بیرون راندن متجاوزان از خرمشهر، برتری سیاسی ـ نظامی ایران در برابر عراق مطرح شد و مسیر جنگ نیز تغییر یافت. جنگی که ابتدا با هدف براندازی یا تعدیل دیدگاه های انقلاب اسلامی طرح ریزی شده بود، بر خلاف تصور، عامل تثبیت اوضاع سیاسی در داخل کشور و درهم شکستن جبهه ضدانقلاب شد. زمانی که خرمشهر به دست نیروهای ایرانی از دشمن باز پس گرفته شد، همه دنیا تا 24 ساعت سکوت کرد و بوق های تبلیغاتی هیچ گونه خبری از پیروزی رزمندگان ایران اسلامی را در حماسه فتح خرمشهر پخش نکردند؛ زیرا برایشان باورکردنی نبود که نیروهای ایرانی بتوانند دست به چنین عملیاتی بزنند.
خرمشهر، نماد مقاومت
مقاومت 43 روزه مردم خرمشهر، فصل مهمی در هشت سال دفاع مقدس است؛ زیرا بسیاری از کارشناسان نظامی معتقدند اگر خرمشهر مقاومت نمی کرد و متجاوزان به آسانی آن جا را اشتغال می کردند، شاید سرنوشت جنگ این گونه رقم نمی خورد.
این پایداری سترگ، سدّی شد در برابر اینکه عراقی ها سریع به اهدافشان برسند و توان نظامی آنها در منطقه به هم بریزد. اگر خرمشهر در همان روزهای نخست به دست عراقی ها می افتاد، دشمن به نقطه ای حساس دسترسی پیدا می کرد و آن استفاده از بندر خرمشهر بود. از سوی دیگر، تصرف آبادان و اهواز برای دشمن، راحت و کار برای رزمندگان اسلام بسیار دشوار می شد.
قدرت ایمان
آزادسازی خرمشهر در عملیات شگفت انگیز بیت المقدس، از قدرتی حکایت می کرد که همت و ایمان رزمندگان اسلام آن را پدید آورد. نگاهی به رخدادهای پس از فتح خرمشهر و پیام های رسمی و غیر رسمی دولت مردان امریکایی و متحدانش، به روشنی حکایت از آن دارد که برپاکنندگان اصلی جنگ تحمیلی، از کارآمدی طرح حمله نظامی به ایران ناامید شده بودند و برای مقابله با نظام اسلامی راه کار دیگری را دنبال می کردند؛ چرا که ادامه جنگ از یک سو، حرکت پرشتاب نهضت های اسلامی را در منطقه به دنبال داشت و از سوی دیگر، برای قدرت های بزرگ که در سطح بسیار گسترده ای به نفع عراق وارد این کارزار شده بودند، شکست ارتش عراق، ترجمان ناکامی آنان بود.
فتح خرمشهر، نقطه تزلزل دشمن
پس از 23 روز نبرد شبانه روزی رزمندگان اسلام در عملیات بیت المقدس و درست هنگامی که آنان به فتح خرمشهر نزدیک می شدند، صدام همچنان به تقویت نیروهای خود در این شهر می پرداخت و برای جلوگیری از پیروزی قطعی سپاه اسلام، سربازان جدیدی را وارد خرمشهر می کرد، به گونه ای که بیشترین اسیران عملیات بیت المقدس، از داخل شهر خرمشهر به اسارت گرفته شدند.
به اسارت درآمدن حدود دوازده هزار نفر از نظامیان بعثی در این شهر، از اراده جدی صدام برای برافراشتن پرچم دشمن بر بالای خانه های این شهر خبر می دهد. پس از فتح خرمشهر، صدام احساس کرد جنگی که آغاز کرده بود تا انقلاب اسلامی را از پای درآورد، موجب سستی حکومت وی شده است و اشغال سرزمین ایران، حتی امکان کشانده شدن جنگ را به خاک کشورش در پی دارد.
نتایج عملیات بیت المقدس
فتح خرمشهر، مهم ترین نتیجه عملیات بیت المقدس بود، ولی تنها نتیجه آن به شمار نمی آید. در این نبرد که یکی از مهم ترین و گسترده ترین عملیات ها در دوران جنگ تحمیلی است، حدود 5400 کیلومتر مربع از خاک کشور آزاد شد. وجود موانع طبیعی در اطراف منطقه تحت اشغال، یعنی رودخانه کرخه نور در شمال، کارون در شرق، رودخانه اروندرود در جنوب و آب های هورالهویزه در غرب و نیز وجود دشت های وسیع مناسب با مانور زرهی که ستون فقرات ارتش صدام را تشکیل می داد، شرایط بسیار مناسبی برای نیروهای اشغالگر پدید آورده بود. دشمن با حمایت گسترده نیروی هوایی و آتش پشتیبانی می توانست احساس کند در دژی استوار نشسته است و امکان نفوذ به جبهه وی وجود ندارد.
سقای خونین شهر
حجت الاسلام شهید شریف قنوتی، نخستین روحانی شهید دفاع مقدس، نقش تعیین کننده و بسزایی در مقاومت خرمشهر داشت. او با شروع جنگ تحمیلی، با تشکیل گروه های «الله اکبر» و گروهان های مقاومت، چندین بار شهر را از خطر سقوط نجات بخشید. پس از آن، لشکر «الله اکبر» را تشکیل داد.
جاسوسان و ستون پنجم، فعالیت های او را به دشمن اطلاع می دادند و دشمن نیز همواره در تلاش بود او را به دام بیندازد. ایشان افزون بر فرماندهی محور خرمشهر و هدایت نیروها، مسئولیت تأمین مهمات آنها را به عهده داشت و چندین بار با فداکاری و رشادت، دشمن را از شهر بیرون راند. شهید شریف قنوتی در همه صحنه ها حضوری جدی و تعیین کننده داشت؛ از حمل مجروحان و شهیدان گرفته تا رساندن آب و غذا به خرمشهر، تا آن جا که به او «سقای خونین شهر» لقب دادند.